محل تبلیغات شما



دیشب طبق معمول الهه طلا بردیم پارک، بعد هم رفتیم فروشگاه کوروش خرید، بعد از دو ماه که ماه محرم و صفر تموم شده بود براش آهنگ گذاشتم تو ماشین و حسابی رقصید. آخر کار خواستیم بریم خونه مثل همیشه ناراحت شد و گفت نباید بریم خونه، مجددا چند تا دور دیگه زدیم با ماشین. وقتی رفتیم خونه تو پارکینگ بشکه آب انداخت و کلی اذیت کرد منم اعصابم خرد شد و دعواش کردم که خیلی بهش برخورد و گریه کرد. با هزار زحمت مامانش به زور آوردش تو خونه، سریع دوید سمت در که بره بیرون و با گریه گفت قهرم می‌خوام برم تو کوچه،گفت بابا  چرا  تو  ساختمون منو دعوا میکنی و صدای بلند میدی، من خیلی ناراحت شدم  و کلی ازش معذرت خواهی کردم و بوسش کردم تا باباش را بخشید. 


الهه طلا به چند تا شبکه خیلی علاقه داره. قبلاً فقط شبکه کودک و نوجوان یاهمون پویا را میشناخت و علاقه داشت ولی جدیدا به خاطر فیلم یوسف پیامبر به شبکه آی فیلم هم علاقه مند شده و مدام میگه می‌خوام شبکه آی فیلم نگاه کنم.


دیشب با الهه طلا و مامانش رفتیم کنار دریا نشستیم. الهه طلا سنگ مینداخت تو آب و بازی می کرد.موقع برگشتن گفت بابا بریم اونجا دست من بشو. رفتیم سرویس بهداشتی و دستاش شستم. وقتی خواستیم سوار ماشین بشیم گفتم بابا برو پیش مامانت تا من در ماشین باز کنم. یهو ناراحت شد با مشت زد تو صورت من. منم ناراحت شدم بهش صدا دادم. یهو قهر کرد و گفت قهرم. سوار که شدیم چند بار مامانش بهش گفت معذرت خواهی کن و آشتی کن که اهمیت نمی داد. وقتی دید مامانش خیلی اصرار می‌کنه یهویی گفت ولم کن نمی‌خوام. ما خندیدیم خودش هم خندش گرفت.


این شبها شبکه آی فیلم داره سریال یوسف پیامبر میگذاره. الهه طلا علاقه شدیدی به یوسف داره و میگه بابا من هوسف پیامبر دوست دارم. هر روز می پرسه بابا امشب هوسف میگذاره؟ میگه آدم بدا هوسف را دوست ندارن. میگه نگرانم آدم بدا هوسف اذیت کنن. تا الان همه قسمت‌های فیلم را دیده.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها